برخورد با واقعیت نباید از قدرت داستان گویی بکاهد. سینما بارها داستان های مهمی را با بیوگرافی قوی ثبت می کند.
زومجی در شماره 276 از سری مقالات “این آخر هفته کدام فیلم را ببینیم؟” این به چهار فیلم رسید که واقعیت را از زاویه ای درست می بینند و آن دیدگاه را با مخاطب به اشتراک می گذارند. آینه فقط واقعیت را منعکس می کند و بسیاری از متون تاریخی فقط به دنبال ثبت دقیق حقیقت هستند. اما سینمای بلند گاهی اوقات نمیتواند صرفاً در مورد رویدادهای واقعی بازتابنده باشد. فیلمها میتوانند تا حدودی به ما اجازه دهند هوای اطراف شخصیتها را تنفس کنیم. نه اینکه فقط آنها را جلوی چشممان بگذاریم.
آثاری که در ادامه خواهید دید، سبک های داستان نویسی متفاوتی دارند و داستان هایی با سطوح سنی مختلف روایت می کنند. وجه مشترک آنها چیزی نیست جز تلاش برای نشان دادن رویدادهای واقعی معنادار و موثر.
دختر معدنچی (1980)
ازدواج در سنین پایین، با این باور که توانایی استفاده از استعداد خود را ندارید و فرصتی برای زندگی واقعی پیدا کنید. این خلاصه ای از پیشرفت لورتا وب در دنیای موسیقی کانتری است. به عنوان پسر یک معدنچی، بسیاری فکر می کردند که او هیچ شانسی برای توسعه توانایی های خود ندارد، اما با حمایت همراهش، رشد کرد و درخشید. داستان فیلم The Miner’s Daughter درباره یک انسان است که با مهربانی و امید به انسان دیگری کمک می کند.
زیبایی این داستان ارتباط تنگاتنگی با ماهیت موسیقی کانتری دارد. گوش دادن به موسیقی کانتری معادل شنیدن این داستان هاست. داستان های تلخ و شیرینی که آدمی می تواند کنار آتش بنشیند، گیتار بزند و بگوید. این درام موزیکال یک تجربه سینمایی قابل احترام را به مخاطبان هدف خود ارائه می دهد.
آخرین امپراتور (1987)
زمانی که نئورئالیسم ایتالیایی سینما را در اختیار گرفت، کودک بود. اما شجاعت و احساسات انسانی این فیلمبرداری قابل احترام را پذیرفت و نوع فیلمسازی خاص خود را توسعه داد. برناردو برتولوچی، کارگردان مشهور ایتالیایی سعی کرد بسیاری از قوانین را در دنیای هنر هفتم زیر پا بگذارد. او که در سال 2018 درگذشت، آثاری به سینما داد که هنوز درباره بسیاری از آنها بحث می شود.
چرا این نویسنده و کارگردان متولد شهر پارما تصمیم گرفت داستان زندگی پادشاهی را روایت کند که سه دوره بر چین حکومت کرد و در نهایت به عنوان یک شهروند عادی به زندگی خود پایان داد؟ ما نمی دانیم اما نتیجه کار مهمی است که باید بدون خواندن اطلاعات بیشتر دیده شود.
شکوه آمریکایی (2003)
هنر در موقعیت های مختلف رشد می کند و از ذهن و قلب افراد مختلف بیرون می آید. فیلم American Splendor درباره داستان نویسی است که از ابرقهرمانان خیالی خسته شده است. فردی که می خواهد سختی و چالش زندگی روزمره را در آثارش نشان دهد. او معتقد است که کمیک ها به اندازه کافی بر شجاعت و سخت کوشی افراد واقعی و معمولی تاکید نمی کنند.
فیلم American Splendor مانند اولین اثری که در این مقاله معرفی شده است، سعی دارد بین هنر شخصیت اصلی و نوع روایت او ارتباط برقرار کند. به همین دلیل هنگام تماشای آن با نماهایی مواجه می شویم که عناصر کمیک زیادی دارند.
کاپوتی (2005)
شاید هیچ کس نتواند نقش ترومن کاپوتی، نویسنده کتاب طولانی مدت و غیرداستانی In Cold Blood را بازی کند. فیلیپ سیمور هافمن برای بازی با آگاهی از این واقعیت که نقشی که به او سپرده شده پر از جزئیات اغراق آمیز است، اجازه می دهد آسیب پذیری و هویت انسانی او در پس این ویژگی های ظاهری پنهان نشود. حتی استفاده هافمن از صدای خاص که برای ورود به نقش این شخصیت ضروری است، در مشغله های فکری او گم می شود و دلچسب نیست.
داستان درباره مردی است که چندین سال از زندگی خود را وقف تحقیق در مورد یک قتل می کند. او پس از مدتی ارتباط عجیبی با قاتلان پیدا می کند و این اتفاق روایت او از ماجرا را به ویژه تکان دهنده می کند.