آخر هفته چه چیزی را تماشا کنیم: از مردی که پادشاه می‌شد تا سگ‌های شیر.

شماره 286 از سری مقالات “اخر این هفته کدام فیلم را ببینیم؟” این شامل آثاری با بازی شان کانری، مایکل کین، ریف فاینس، سم راکول و جرارد باتلر است.

درام ماجراجویی، کارگردان جان هیوستونداستانی از دروغ های پنهان، فیلمی احساسی با درخشش سام راکول و اقتباسی قابل توجه از نمایشنامه کوریولانوس ویلیام شکسپیر.

هر یک از چهار فیلمی که این مقاله معرفی فیلم را تشکیل می دهند، مخاطب را به شیوه خود با شخصیت ها و مسائل خود درگیر می کند. چه داستان درباره غرق شدن دو نفر در یک دروغ باشد و چه داستان درباره دوستی دو نفر کاملا متفاوت. آنچه در هر چهار فیلم شجاعانه است، تصمیم گیری شخصیت ها و قرار دادن آنها در موقعیت های پیچیده برای تصمیم گیری است. مخصوصاً زمانی که افراد زیادی آنها را تماشا می کنند تا تصمیم بعدی خود را ببینند.

مایکل کین و شان کانری در مردی که پادشاه خواهد شد

مردی که پادشاه می شد (1975)

این داستانی است که بر فریبکاری، فرصت طلبی و سوء استفاده از نیاز مردم به باور برخی چیزها تمرکز دارد. دو افسر بریتانیایی پس از کار در هند، به منطقه‌ای سفر می‌کنند که ساکنان آن از سایر نقاط جهان چیزی نمی‌دانند. این افراد به آنها بسیار احترام می گذارند. تا جایی که عملا دو افسر سابق می توانند سلطنت کنند. دروغ آنها هر چه می گذرد بزرگتر می شود و چندین اتفاق رخ می دهد. مردم همه جا نمی دانند، دنیل بازی می کند شان کانری آنها او را فردی بسیار قدرتمند می بینند که معتقدند ممکن است اصلاً عادی و معمولی نباشد.

  اطلاعیه رسمی اتحادیه اروپا به مایکروسافت در رابطه با تراکنش Activision Blizzard

اما این ماجراجویی تا پایان بدون چالش و مشکل نخواهد بود. چرخشی در راه است که پرده دروغ را از بین می برد.

ریف فینز در برابر زمان کشورهای مختلف در فیلم Quiz Show

مسابقه (1994)

نمایش مسابقه از یک نظر با مردی که پادشاه خواهد بود تفاوتی ندارد. و در اینجا داستان از مخاطب می پرسد که دروغ تا کی می تواند دوام بیاورد و مردم را به دام آن بیاندازد. و اینجا دروغ باعث خوش بینی و امید کور خیلی ها به آینده شد.

اما Quiz Show داستان رشد تصادفی یک دروغ را برای افراد نادان در گوشه‌ای از جهان بازگو نمی‌کند، بلکه داستان واقعی امروزی مردمی است که توسط یک برنامه تلویزیونی فریب خورده‌اند. داستان تولیدکنندگانی که بسیاری از مردم را به ثروت بیشتر امیدوار کردند. ناراحت کننده ترین چیز در مورد چنین اتفاقاتی این است که حتی اگر حقیقت گفته شود، برای استادانی که بیشترین پول را جمع آوری کرده اند، مشکلی وجود ندارد.

سم راکول و کودک 10 ساله در فیلم سگ های چمنی

سگ های چمنی (1997)

مردم چقدر می توانند ترسناک باشند. آنها به مرد تنها 1 نگاه می کنند و پنهانی به او می خندند. آنها مرد تنها 2 را می بینند و مخفیانه به او می خندند. اما وقتی ناگهان یک روز همان دو نفر همدیگر را پیدا می کنند و در نهایت لبخندی بر لبان یکدیگر می خندند، مردم بدبینانه شروع به قضاوت می کنند. ناگهان همه نه تنها تصمیم می گیرند که این دو را واقعی ببینند، بلکه با هم مبارزه می کنند تا آنها را به حالت قبلی خود برگردانند.

سگ های چمنی داستان دوستی ترنت و دوون را روایت می کند. دو نفر که شاید هیچ کس انتظار دوست شدنشان را نداشت. جوانی که از نظر خیلی ها با حداقل ها زندگی می کند، حق ندارد با یک دختر پولدار رابطه مثبت و بی ضرر داشته باشد. بنابراین رفاقت آرامش‌بخش بین آنها توسط بسیاری به عنوان زشت‌ترین و پست‌ترین دوستی ممکن تعریف می‌شود. تهمت زنی ها و تهمت زن ها می آیند و کوشی را به چالش می کشند.

  نمایش نبردهای دریایی در ویدیوی گیم پلی جدید بازی Skull and Bones

ریف فاینز طاس در فیلم کوریولانوس، اقتباسی از تراژدی ویلیام شکسپیر

کوریولانوس (2011)

کوریولانوس به اندازه رومئو و ژولیت، هملت، اتللو، مکبث و شاه لیر مشهور نیست. به همین دلیل است که وقتی عده‌ای به دیدن کوریولانوس ساخته ریف فاینس رفتند، نمی‌دانستند که قرار است اقتباسی مدرن از یکی از تراژدی‌های ویلیام شکسپیر را ببینند.

این سازگاری از چندین نقطه قوت کلیدی سود می برد. از جمله نقش های جرارد باتلر و خود ریف فاینس. داستان درباره ژنرالی است که ابتدا مورد ستایش مردم قرار می گیرد و سپس آنها او را رها می کنند زیرا توانایی پوشاندن چهره و تظاهر را ندارد. پس برای انتقام می رود; انتقام شهر رم. دو دشمن سابق با هم متحد می شوند تا مردمی را که به کوریولانوس پشت کرده بودند سلاخی کنند.

دیدگاهتان را بنویسید